روزی که تو متولد شدی
سه شنبه ٢٩ شهریور سال ٩٠ بود صبح ساعت شش و نیم باید بیمارستان بودیم ولی ما یه کم دیر از خونه راه افتادیم، بیمارستان هم شلوغ بود به خاطر همین هم دیر به اتاق عمل رسیدم، خواهر دکترم که دستیار ایشان بود کمی شاکی شده بود ولی وقتی که خود دکترم با روی خندان وارد اتاق شد کمی از اضطرابم کم شد. تو ساعت هفت و بیست و چهاردقیقه در بیمارستان آتیه متولد شدی. بابا و مامان جون همون موقع تو رو دیده بودند ولی چون ما اتاق خوصوصی خواسته بودیم و تو بیمارستان هم اون روز تعداد سزارینی زیاد بود اتاق خصوصی خالی نبود به همین خاطر هم من تا ساعت یازده و نیم تو ریکاوری بودم وقتی که به هوش ا...
نویسنده :
مامان
15:43